آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان snowing برفي
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت میتوان گفت که من چلچله باغ توام
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف سخت محتاج به گرمای توام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رفاقت مثل آدم برفی میمونه ، درست کردنش راحت اما نگه داشتنش سخت !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اون موقع من دیگه دوستت نخواهم داشت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی ! به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ادامه مطلب ... ![]() ![]() |